لند لند...

ساخت وبلاگ
نازی،‍پُرم از سوالهایی که یک خط در میان برای جواب دادنشان ساعتها مجبور به سکوت میشوم و در آخر بی هیچ نتیجه ای میخوابم تا فردا شاید امید تازه ای در دلم تازه کند.صبر و حوصله ام زیاد شده تا میان هم همه و سر و صداهای اطرافیان و درونم به نشانه ای نو از تازگی زندگی دری به سوی آسودگی گشوده شود. اینروزها خنده های بلند دوستانم به وجد می آوردم،دل به دلشان میدهم و از سادگی و راحتیشان راحت میشوم.جمعهایی که مرا یاد خاله بازی دوران کودکی می اندازد تا به راحتی سخت ترین نقش ها را به راحتترین شکلها ایفا میکنند. زمان زیادی است که نمیتوانم از تمامی قدرت ذهنم استفاده کنم،برای رهایی از تمام کلمه ها و جمله هایی که لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : صحنه,نازی, نویسنده : clondlondc بازدید : 130 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

طوری اتفاقات اخير بهم پيچيده که تصميم ميگيری بشينی رو تخت،تکيه بدی به ديوار،پتورو بکشی رو پاهات،لب تابو باز کنی کنارت طوری که نورش بيفته رو صورتت و تو اون تاريکی ببينی يکی ديگه نشسته کنارتو تا سقف قد کشيده،صدای کشته شده ی مختاری رو از پوشه هيچ بازکنی-همونجا که جمع يه دستی از فيلما،عکسا و صداها ی هيچ هست که حاصل جم همشون هيچ ميشه-ميشنوی؟چشماتو ببند عزیزم.صدامونو به یاد میاری؟غمگین نباش.خنده حاصل ارتباطِ کوتاه ماست.خندهای دلپذیر در وقت چرخش آسمانی که تو بودی و من شیفته ی سردرگمی هایش.خنده ی از ته دل آسمان را به وقت هم آغوشی به یاد دارم.شنیدی؟پس چرا هنوز غم داری نازنینم؟طنابت را ببر،اگر هنوز داست لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : بادکنک,قرمز,همچنان,میرود, نویسنده : clondlondc بازدید : 148 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

وای ميسم کنار پيشخون که سرويس غذای ميز کنار پنجررو ببرم.يه صندلی کنارم هست،قديمی و خاک گرفته.روى اون صندلی گيتاری هست که سيماشو غبار بی صدايی پوشونده.ايستادم و همچنان که دستمو نزديک سيما ميکنم تصويری از گذشته نقاشى ميشه روی برگه های خالی نتی که قرار شده تو با دلت روشون قدم بزاری و صدای دردو رنگارنگ،رو تمام جاهای خالی پر کنی.حالا که چند وقتی هست نيستی،نميدونم کجام اما پيدات ميکنم بين شلوغيا،بين تنهائيام و بين لحظه هايى که نيستن.حالا که حس خوبيه داره از پشت کوه های برف گرفته،آسمون آبی،درخت آلبالوی جلوی خونه،پنجره ها و از زبون پرنده ها شنيده ميشه وقتشه که صندلى قديمی و گيتارتو تمييز کنم،هيزم بريز لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : جای,خالی,سه,نقطه, نویسنده : clondlondc بازدید : 131 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

شلوارمو دوس داشتم بخاطر اينکه اولين شلواری بود که تو عيد اولين سال دبيرستانم تونستم به سليقه خودم بخرم.زنگ تفريح مدرسه بود که داشتيم فوتبال بازی ميکرديم،پام زير توپ موندو خوردم زمين. درد زانوم برام مهم نبود،سريع به شلوارم نگاه کردم که پاره نشده باشه اما اونجوری نبود که داشتم فکر ميکردم.خيلی پاره شده بود،از زانوم خون ميومد و نميتونستم به چيزی جز اينکه شلوارم چطور درست ميشه فکر کنم.سر کلاس مدام انگشت ميکردم تو پارگی شلوارم.تيکه های شلوارمو بهم ميچسبوندم و ميگفتم:درست ميشه. حسرت اينو ميخوردم که چه زود رابطه خوبمون باهم تموم شد.مادرم شلوارو از سر اصرار من برای دور ننداختنش از قسمت بالای پارگيش قيچ لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : داستان,زندگی,شلوارم,کيف, نویسنده : clondlondc بازدید : 146 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

بهار هنوز شروع نشده تموم میشه،وقتی میفهمی که هنوز تو طولانی ترین شبِ سال گیر افتادی و داری کِش میای.وقتی به قلبت نتونستی خورشید و گرماشو بفهمونی حالا چطور میخوای دونه هات سبز بشن؟انتظار شکوفه از کدوم درخت داری؟نکنه میخوای سبز بشی وقتی هنوز وقتش نرسیده؟با حرف نمیشه رنگی شد،رنگی که بمونه و پاک نشه.برای تمام رنگایی که از بهار سراغ دارم باید فراموش کنی تمام رنگایی که میشناسیو.رنگارو با خاطره هاشون بزار تو جعبه ی خاطراتُ به سراغِ بهار بیا.بی رنگ باش،مثل بچه ای که تازه به دنیا اومده،مثل بچه ی چهارساله ای که سوال داره،مثل نوجونی که بدنبالِ پروانه ای میکنه،مثل جوونی که حق اشتباه کردن داره،مثل آدم چهل لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : حاجی,فیروز, نویسنده : clondlondc بازدید : 134 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

صدا،تصویر،حرکت... یه صدا از دور میاد،صدایِ کِش داره زنونه.داره یه آوایی رو تو دِلِ دشتِ گلهای زرد رنگ میخونه.لباس سفید تنشه.حریر و بلند.موهاش باز و ریخته رو شونه هاش.بدون کفش.بدون هیچ زیور آلآت.رنگِ موهاش خُرمایی.دستا،گردن و قد کشیده.استخون تَر قوش از یقه یِ بازِ لباسش پیداست.لبهایِ صورتی قُلوه ای داره.چشماش قهوه ای رنگِ با برقِ مهربونی که از دیدنش میخندی.صورتِ کشیده و استخونی با بینی کوچیک که توکِش خیلی کم پهن شده.ابرواش صاف و خطی. نور،نوری از دور داره میاد.از پشتِ دشت،از پشتِ جنگل،از پشتِ کوه ها،از پشتِ آسمون،از پشتِ خورشید.نوری گرم،مطمئن و دلپذیر.بدون سایه.بدون اذیت وقتی میخوای بهش نگاه کنی لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : شيرين, نویسنده : clondlondc بازدید : 128 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

نترس از اين همه چشم که حتی تو سياهی دنبالته.اين موريانه ها همون آدم کوتوله های ريش داره سرزمين سرگردانی و سردردایِ روزمره بودن که دارن با خوردن صفحه های اين کتاب قدیمی و بزرگ کليد آخرين در بسته انتهای راهرو رو به دستت ميرسونن.از پنجره نگاه کن که چطور ماشين پليسا اون پائين بين پله ها دارن ورق ميخورن،صداها و رنگاشون بهم پيچيده.ماهيا زود میترسن و از آکواريوم بيرون ميپرن نجاتشون بده وقتی شروع ميکنن به بالا و پائين پريدن تو هوای اطاقت.نگو آب نيست،نگو نميشه.ماهياتو بخور و نترس از اينکه اذيت بشی يا اونارو از دست بدی.راحت به سفرت ادامه بده وقتی از هواپيما پياده ميشی و ميبينی تنها خودتی و يه سرزمين از لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : بعدش,شُد؟اِخُب؟نه,باباو, نویسنده : clondlondc بازدید : 143 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

تو اونچیزیو اینجا میخونی که دنبالش میگردی! منم دنبالِ خودم،این یه معامله ساده و سَر به سَرِ،میدونی چرا اینطوری نگاش میکنم چون در نهایت این مائیم که خواستیم برای پیدا کردن هرچی اینجا بیایم.تو بخونی و من بنویسم.مثلِ نویسنده ی محبوبت شدم و دنبالم میکنی چون میخوای بدونی کجا میرم.جدا بخاطرِ این اینجایی؟نه دیووونه تو خودت بهتر از من میدونی که برای حرفام تِره هم خورد نمیکنی!اما باشه...اینجا ما نیاز به این نوع سبزی نداریم.تا دلت بخواد اینجا ریحون مارو سَرِ حال میاره. میتونی تصور کنی که چقدر از رویاهایِ خودمون فاصله داریم؟ ما تازه اولِ مسیریمُ مسیر هیچوقت هیچ جا تموم نمیشه تا مگه ما بخوایم بهش پایانی ب لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : واقعن, نویسنده : clondlondc بازدید : 136 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

برایِ آمریکایی ها،اگر میدانستند چقدر از نظر من مزخرفند. ایران،تهران.ساعت 9 شب.اینجا خیابان شقایق است.خیابانی در حوالی منطقه 9 تهران.علت نامگذاری این خیابان بخاطر گلهای شقایقش نیست.حتی  با اینهمه که در جنگ ایران و عراق زنان زیادی شهید شده اند اما با این حال نامی از زنان شهید همچون مردان در کوچه ها،خیابانها و یا آزادراه ها نیست.خودمان هم نمیدانیم چطور میشود که در بین اینهمه شماره و اسامی شهیدان و افراد خاص چطور میشود که نام خیابانی شقایق میشود. الو مامان سلام،خوبم تو چطوری؟شب با هادی بیرونیم.کجا؟خیابان شقایق... ما در اینجا بخاطر اقلیم آبو هوایی خشک و برهوتی که داریم از دیدن سبزه و دشتهای وسیع سب لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : ماهی,سردشان,نمیشود؟, نویسنده : clondlondc بازدید : 150 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47

در چهار درصد از شارژ باقیمانده ی گوشی.ساعت پنج بامداد یکی از روزهای مرداد،بعد از چند شب بیخوابی که حساب شبهایش از یادم رفته است،رویِ تختم،رو به آکواریوم و در نوتِ گوشی این اراجیف را مینویسم. جنون و بی قراری بی انتها همانند زمینی خشک شده که در انتظار باران باشد به جانم افتاده.سوخت و ساز بدنم آنقدر کم شده تا با یک وعده ی غذایی نصفه میتوانم صبحم را شب کنم.هجمه ی گرفتاری ها و مشکلات از آسمان بی امان برایم میبارند و آرزوها و خیالات خوشم از هر گوشه ی این خاک حاصلخیز میروید.رفتاری دو قطبی دارم،سر به زیر بودن و لنگ در هوا بودنم را میفهمم. هراس از آینده و فرار از مشکلاتم را با صبر بهم میدوزم.آنقدر سخت لند لند......
ما را در سایت لند لند... دنبال می کنید

برچسب : زیر,لِنگ,هوا, نویسنده : clondlondc بازدید : 146 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 23:47